گر ایران زمین بختیاری نداشت گمانم که از بخت یاری نداشت... شیوند.بختیاری.اورک آخرین مطالب
نويسندگان پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:, :: 19:26 :: نويسنده : علی شیوندی و...
دختر بختياري: عفت...
مراسم هاي با شكوه
پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:, :: 18:15 :: نويسنده : علی شیوندی و...
مسعود بختیاری زادروز ۲۰ مهر ۱۳۱۹ خورشیدی مسجدسلیمان درگذشت ۱۲ آبان ۱۳۸۵ ، (۶۶ سالگی) کرج محل زندگی لالی, مسجد سلیمان, اهواز, کرج پیشه معلم, شاعر, خواننده سالهای فعالیت ۱۳۸۵-۱۳۱۹ لقب بهمن علاالدین والدین میرزا محمد کریم حاجیه لیمو خانم وبگاه bahmanalaeddin.com ادامه در صفحه بعد.... ادامه مطلب ... چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:, :: 15:55 :: نويسنده : علی شیوندی و...
طایفه اورک: یکی از طوایف دینارونی و یکی از بزرگترین طوایف بختیاری چه از نظر تاریخی و ایلیاتی و همینطور از نظر جمعیت و وسعت اراضی ایل است. که محل سکونتش در خطهٔ رود بازفت، دینارون، میانکوه، دهدز، شلیل، سرخون، اردل وایذه وچلیچه و راستاب وشهرکردو... است. که نیمی از آنها در خوزستان و نیمی در چهار محال زندگی میکنند. این طایفه در طول تاریخ شامل خانها و کلانتران زیادی بوده و مردمان مهمان نوازی دارد. طایفه اورک شامل طوایف زیر است: چهار بنیچه - جلالی - هلیساد- شیران - خواجه -لندی - سادات موسوی -غریبی - سادات حسینی - شهپیری - آل داوودی - گل بامکی - خدابخشی - زندی - قلعه سردی - موزرمی - کیشخالی - عرب - اولاد حاج علی - ممسنی - غلام - ورناصری - گوزلکی - اورک شالو -لجم اورک (تیرههای لجم اورک بشرح زیر: اسیوند (محمودی بردزردی)آر احمدی خاندان محمدی لیری و محمدی اوندی- سخندری خاندان علی اکبر بیگ سخندری - کری -گپی - جیره - عالی پور-اسماعیلوندی'رشیدی') بندونی باب (تیرههای بندونی باب:رفنی - بوگری - بنی سر تنگی - سوتکی - سراوکی - بنی مسن - شیاسی - هلوسعد - قائدان شیاسی - قنبری - شیران. ) از میان تیرههای فوق تیره لجم اورک کلانتران و بزرگان بسیاری را به خانواده اورک و بختیاری تقدیم نمودهاست. میتوان آمهدی قلی لجم اورک(محمدی)که از بزرگترین کلانتران بختیاری که به فتنه ایل بیگی مسموم گردید، آحیات قلی لجم اورک(محمدی)، آنجف قلی لجم اورک(محمدی)، آنصراله محمدی و آسلطانعلی محمدی اشاره نمودکه خدمات زیادی را به طایفه و منطقه متبوع خود ارایه دادهاند. مهمترین اقدام آنان بستن پل شالو توسط آنجف قلی محمدی و همکاری و همراهی با ایلخانان در هدایت و ساماندهی ایل و طوایف بختیاری بود بطوریکه سردار فاتح بختیاری آنجف قلی محمدی را بدلیل لیاقت و شجاعتهای فراوان فرزند خوانده خود، میدانست. همچنین آسلطانعلی محمدی یکی دیگر از کلانتران این تیره بود که در احسان، شجاعت و مردمداری، زبانزد خاص و عام بود. وی مهارت ویژهای در تیراندازی و سوارکاری داشت و همواره مورد توجه عام و خاص بود. چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:, :: 15:53 :: نويسنده : علی شیوندی و...
طایفه اورک در نزد مردم به اورک ۲۴ تیره مشهور است. تیرههایی بنام اورک در طایفه بهداروند و جود دارد که قبلا خانوادههایی از طایفه اورک بودهاند اما بدلیلی کوچ کردهاند و در کنار طایفه بهداروند زندگی کردهاند و اکنون جزو یکی از تیرههای بهداروند محسوب میشوند. همینطور هم چند خانوار از طایفه اورک به کنار طایفه ممصالح چهارلنگ رفتند و اکنون جزو آن طایفه محسوب میشوند. اما اصلیتشان جزو طایفه اورک ۲۴ تیره بوده. همچنین بعضی از خانوادهها و تیرههای این طایفه از طوایف دیگر بختیاری بودهاند که بخاطر دلایل مختلف مانند نزاع ایلی و... به درون این طایفه آمدهاند و جزو اورک محسوب میشوند اما هنوز هم بعد از چند سال بعضی از آنها به طایفه اصلی شان آمد و رفت نیز دارند و فامیلهای خود در طایفه قبلی را میشناسند، که این کوچ کردن در میان بختیاریها بسیار زیاد بوده(بخاطر منازعات فراوان ایلی) و امری است طبیعی. چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:, :: 15:40 :: نويسنده : علی شیوندی و...
مهدی خان اورک یا مهدی سمال (چون نام پدرش اسماعیل بوده که در بختیاری تلفظ میشود سمال) یکی از پهلوانان نامی قوم لر بوده .وی دارای بدنی قوی و مانند تمامی مردان لر شهامتی زیاد بود. از دلیریهای وی حکایات زیادی نقل شده و البته خدمات زیادی به مردمان لر در طول عمرش کرد. اما دلاورانهترین اتفاق زندگی اش برمی گردد به حدود 80 سال در اوایل قرن اخیر زمانی که گروه راهزن و چپاول گر قدرتمندی به بعضی مناطق لرنشین ازجمله بختیاری ها، کهگلویه و بویر احمد و ممسنی و... شبیخون می زدند. به این شیوه که غافلگیرانه به روستاها و اماکن دیگر حمله می کردند و آنها را وادار به تسلیم می کردند و سپس تمام دار و ندار و دسترنج مردم را سوار بر اسب می کردند و می بردند و اگر کسی هم مقاومت می کرد بخاطر تعداد زیاد راهزنها و قدرت آنها ناچار کشته می شد. آنها یک روز به روستایی که مهدی اورک در آن زندگی می کرده به نام گل بامکی که حدودا در اطراف ایذه و اردل میباشد هجوم می برند. اما در بدو ورود با مقاومت برخی از مردان روستا از جمله برادران و پسر عموهای او روبرو می شوند بعد از دقایقی درگیری چند تن از مردان روستا از جمله تمامی برادران مهدی خان کشته می شوند و غائله می خوابد.مردم روستا تسلیم می شوند.و آنها دهکده را غارت می کنند.و سوار اسب می کنند و یک قافله بار می کنند و دهکده را ترک می کنند. در این حین کسی برای مهدی خبر برده بود و او با عجله به دهکده برگشته بود.زمانی که برمی گردد جسد بی جان برادرانش را می بیند. وی که آتش انتقام درونش شدیدا زبانه می کشد.با چاقویی که دارد قسمتی از گردن برادرانش را پاره میکند و خون برادرانش را می مکد و می خورد.(این یکی از رسمهای قدیمی لرها میباشد که سابقهٔ بسیار کهنی دارد و در زمان ایلامیان و هخامنشیان هم بوده.که هر کس که جسد کسی جلویش در خاک افتاده باشد و بخواهد انتقامش را بگیرد از خون او مقداری به نشان این که نگذارد خون او پایمال شود می مکید.این رسم در میان شیرمردان لر رایج بوده و هست.) از جا بلند میشود و چون منطقه را خوب می شناخته میان بر می زند و بر سر راه آنها در درهای کمین می کند.در سیاهی یک درخت تاک سنگر می گیرد و زمانی که غافله غارتگران وارد دره میشود آنها را به تیر می بندد او چنان تیرانداز ماهری بود که کمتر تیرش خطا می رفت.البته او در چنان جای خوبی استتار کرده بود که راهزنان هرچه به اطراف نگاه می کردند نمی فهمیدند او کجاست و او در کمال خونسردی در تاریک درخت تاگ به شکار راهزنان می پرداخت. فقط دو نفر از راهزنان توانستند از دره فرار کنند که البته مهدی خان آنها را با اسب دنبال کرد و بعد از مدتی فرار گریز آنها را گیر انداخت و آن دو را نیز کشت. و او نه تنها انتقام برادرانش را گرفت بلکه مال چند روستا را نیز به دست صاحبانش برگرداند. بعد از این واقعه از سوی اکثر طوایف بختیاری و خوانین بختیاری برای هدیه و جایزه فرستاده شد.چنانکه سردار جنگ بختیاری درتشکر نامهای که برای او فرستاد او را شجاعترین پهلوان بختیاری نامید. پيوندها
|
|||||||||||||||||||
![]() |